«در سالروز ۲۶ آبان…»
سوسنگرد،سالهاست تشنه ی دیدار رهبریست!
مدعیان خدمت و مدیران استان و شهرستان، این خواسته قلبی مردم را، محقق سازند!
امروزه،اگر چه گاه و بی گاه نامهربانی ها علیه مردم شهر سوسنگرد روا داشته میشود،اما مطمئنا و بی شک تاریخ قهرمانی های این مردم و جانفشانی آنان را از یاد نخواهد برد! از تاثیر آنان در انقلاب اسلامی،تا خط مقدم جبهه ی حق علیه باطل بودن، از جهادِ المنیور، تا تقدیم بهترین فرزندانشان بعنوان فدایی حرم حضرت زینب (س) «شهدای حرم».
از دروازه تشیع علوی بودن، تا خدمت به هزاران هزار سفر کرده دیار سیدالشهدا حسین ابن علی(ع)هر ساله…، و از میزبانی هزاران بغض کرده در کاروان راهیان نور سراسر کشور که میخواهند در سوسنگرد چشمانشان اشک عشق ببارد! درست در همان جایی که روزی قامت رشید بهترین فرزندانشان ملکوتی شد!
اینجا میعادگاه شهدا است!؛ شهر نخل های سربریده ی سرافراز، «سوسنگرد» سرزمین پدران کشاورز ما، با دست های پینه بسته، خِطه ی پروانه های غلطیده به خون! سرزمینی که روزی بهترین جوانانش نفسهایشان تا ابد در سینه حبس شد! سوسنگرد دیار عشق و مظلومیت که تا امروز با قامتی درد کشیده اما استوار نگاهش به یک دیدار امیدوار است!
در دیدار با رهبرشان، آنها میخواهند داغ دلِ کهنه خود را بیان کنند! برخی فرزندان شهید هم همراهان این مسیر خواهند بود! این آرزو گر چه شاید محقق نشود! اما آنها در خیال، همیشه آنرا تکرار خواهند کرد!
آنها میخواهند به رهبر خود بگویند عهد بستیم همچون پدرانمان پای آرمانهای خون پاک شهیدانمان باشیم! و اما باز از فلاکت مردمی با دیوارهای ترکش خورده زمان جنگ تا به امروز، میخواهیم سخن بگوییم! از فلاکت بیکاری با وجود سُفره های گسترده ی نفتی! از وضع نادرست و بیمار درمان ، از همه شاخه های عُمران، از حُرمت مردمی که یا حسین بر سینه هایشان حک شده و خود طریق الحسین ع هستند اما گاه و بیگاه تهمت های علیه آنان روا میدارند!
اینجا دشت آزادگان است، سرزمین سردار علی هاشمی، همانجایی که استخوانهای سردار نزدیک چهل سال خاک این شهر را در آغوش کشید! اینجا همان خاکی است که سردار حبیب شریفی تا صبح در آن ناله دَرد سر داد و شهادت را غریبانه (مفقود الاثر) در آغوش کشید! اینجا خاکی است که پهلوان سرباز آن را« محمد رضا سبحانی» زنده زنده آتش کشیدند؛!!!
اینجا دشت آزادگان است ،سرزمینِ خیام، کودکی که به بهای ایستادگی کودکانه و معصومانه اش از خاک وطنش، بعثی ها جسم نحیف و کوچکش را با رگبار کلاشینکف تکه پاره کرده اند! اینجا میعادگاه شهدایی است که از جمعیت یک خانواده همه شهید میشوند و یک کودک به معجزه جان سالم بدر میبرد؛!!!
اینجا همان سوسنگرد است که رهبری از خیابانهایش، از دیوارهای آغشته به تکه های گوشت و خون فرزندانش در جَنگ خاطره دارد! از ظلم از بی رحمی، از جفای دیکتاتور کشوری همسایه!
اینجاسوسنگرد است،سرزمین مجیده، آن زن روستایی که به حکم شیرزن بودن و دلیری اش چندین عراقی را تنها اسیر میکند! و اینجا…
کلام خلاصه، و نوشته ها بسیار، در این همه عشق به میهن،جوانان و مردم سوسنگرد از مدیران استان ، و همه آنانی که میتوانند کاری بکنند درخواست ملاقات با رهبری را دارند.
خواسته آنان اگر به گوش رهبری جانبازمان نرسد! مطمئنا در پیشتگاه دادگاه عدل الهی مسئولان باید روزی جوابگو باشند.
حسن روحانی
| دیدگاه نیوز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید | |||||||
 |
 |
 |
 |
 |
 |
 |
 |
بدون نظر! اولین نفر باشید