دیدگاه نیوز / فردا ۱۸ اردیبهشتماه، سالگرد خروج آمریکا از برجام است. یک سال از آخرین بدعهدی ایالات متحده و بزرگترین تجربه تاریخی در مذاکره با آمریکا میگذارد؛ تجربهای که نشان داد آمریکا به هیچ عهد و پیمانی ولو اینکه چندین سال درگیر مذاکره بوده و پای آن را امضا کرده باشد، پایبند نیست.
در طول یک سال گذشته و پس از آنکه ترامپ دستور خروج آمریکا از توافق هستهای با ایران را امضا کرد، ایران هوشمندانه و با خویشتنداری تلاش کرد این توافق را با طرفهای دیگر برجام ادامه دهد و تا به امروز هم از این تلاش دست نکشیده. در این مسیر اما هرچه ایران حسن رفتار از خود نشان داده و برای بقای برجام تلاش کرده، طرفین بهویژه سه کشور اروپایی نتوانستهاند منافع ایران را از این وفای به عهد تامین کنند و شرایط ادامه حضور ایران در این توافق را فراهم آورند. اروپاییها در این ایام با وجود اینکه از نظر سیاسی و در کلام و انتشار بیانیه حرفهای خوبی مطرح کردهاند و به دفاع از ایران و توافق هستهای پرداختهاند، ولی هیچگاه یا نتوانسته یا نخواستهاند فشارهای ایالات متحده را کنار زده و منافع اقتصادی حاصل از محدودیت فعالیت هستهای را برای ایران تامین کنند. آنها با وجود صادرکردن چندین بیانیه و اعلام موضع در چندین و چند نشست و کنفرانس خبری، حتی از راهاندازی INSTEX که حداقلیترین سازوکار همکاری اقتصادی با ایران بود هم ناتوان مانده و کار را به جایی رساندهاند که امروز بسیاری از کارشناسان معتقدند حضور ایران در برجام فاقد هرگونه سود سیاسی و اقتصادی است یا در خوشبینانهترین حالت مضرات آن به مقدار قابلتوجهی از فوایدش بیشتر است.
پاسخ به اروپا همعرض پاسخ به آمریکا!
حالا و پس از گذشت ۳۶۵ روز از خروج آمریکا از برجام و در شرایطی که آژانس بینالمللی انرژی هستهای ایران طی ۱۴ گزارش پیدرپی اعلام کرده ایران متعهدترین کشور به توافق هستهای بوده، صبر ایران لبریز شده است. رسانهها روز گذشته از اقدام قریبالوقوع ایران خبر میدهند؛ اقدامی برای مقابله با تلاشهای خلاف قانون و عرف آمریکا و همراهی اروپاییها در قبال برجام، که گفته میشود در چارچوب توافق هستهای قرار است واکنش مناسبی باشد به یک سال تعلل اروپاییها. در قبال این توصیف شاید این پرسش مطرح شود که چرا باید پاسخی همعرض پاسخ به آمریکاییها به سه کشور اروپایی هم داد؟ پاسخ روشن است؛ سال گذشته رهبر انقلاب در دیدار با برخی نمایندگان دولت و دستگاه سیاست خارجی نسبت به همراهی اروپا با آمریکا و تعلل تعمدی آنها برای تاثیرگذاری تحریمهای آمریکا هشدار داده بودند و امروز این پیشبینی محقق شده که اروپا در عمل نعلبهنعل با آمریکا همکاری داشته و نهتنها در مقابل آن نبوده که به آن کمک هم کرده است. رهبر انقلاب در آن زمان و طی شروطی که به صورت رسمی اعلام کردند، گفته بودند حداقلهای حسننیت اروپاییها در قبال برجام باید در مواردی چون جلوگیری از تکرار تجربه سال ۸۳، صدور قطعنامه علیه آمریکا، کنار گذاشتن مباحث موشکی و منطقهای، مقابله با تحریمهای آمریکا و تضمین فروش نفت ایران و نهایتا تضمین همکاری بانکهای اروپایی با ایران دیده شود. امروز اما نهتنها این مجموعه شروط از سوی اروپاییها دیده نشده، که آنها خلاف آن هم رفتار کردهاند و برای مثال در آخرین اقدام در بیانیه روز شنبه درخصوص برجام، ابراز کردند که «درکنار حفظ برجام، ما از یک رویکرد جامع در ارتباط با ایران، برای رسیدگی تمام مسائل نگرانکننده، از جمله نقش این کشور در بیثباتی منطقه و فعالیتهای موشکی آن حمایت میکنیم.» از اینرو به نظر میرسد لازم است هرچه زودتر در قبال اروپا نیز تعیینتکلیفهایی صورت پذیرد.
اقدام متقابل ایران در چه سطحی باشد؟
کارشناسان پیشنهادهای متفاوتی را پیش پای دولت گذاشتهاند و با استدلالهایی راههای مختلف مقابله را ارائه کردهاند. برخی پیشنهادهای حداکثری میدهند و برخی حداقلی، عدهای هم معتقدند گامبهگام و مرحلهبهمرحله باید اقدام کرد و از اقدامات دمدستی شروع کرد و به سطوح بالاتری رسید.
اول: رادیکالترین اقدام که به قول محمدجواد ظریف از گزینههای روی میز ایران است، خروج ازNPT یا پیمان منع گسترش تسلیحات هستهای است. این اقدام شاید غایت کار ایران باشد، اما خب هستند کسانی که امروز این نسخه را برای کشور تجویز میکنند. برخی فعالان سیاسی در ایران در کنار این اقدام، فشار بر تنگهها و آبراهههای در دسترس ایران برای تنظیم تولید و صادرات نفت کشورهای منطقه را نیز پیشنها د میکنند که در کنار خروج از NPT صورت پذیرد.
دوم: حرکت برای نزدیک شدن به نقطه گریز هستهای، دیگر گزینه رادیکال است. برخی کارشناسان با محور قراردادن موازنه قدرت در معادلات بینالمللی، معتقدند تنها مسیری است که میتواند فشارهای آمریکا و همراهی اروپا با ترامپ را کنترل کرده و حتی فرآیند یک مذاکره از سطوح برابر را فراهم کند. این گزاره قاعدتا در دل خود نقض بندهای متعدد برجام را در پی دارد که به معنای خروج از برجام نیز تلقی میشود.
سوم: خروج از برجام و ازسرگیری عادی فعالیتهای هستهای برای تامین نیازهای کشور پیشنهاد تعداد زیادی از کارشناسان داخلی است. این دسته معتقدند شرایط فشار امروز علیه ایران با زمانی که تحریمهای اتحادیه اروپا پابرجا بود و تحریمهای سازمان ملل ذیل ۶ قطعنامه مسکوت گذاشتهشده وجود داشت، تفاوتی ندارد و عملا با کوتاه آمدن اروپاییها شرایط مانند همان ایام شده و حضور در برجام صرفا تعدادی تعهد بر عهده ایران گذاشته و فاقد هرگونه منفعتی است. این گروه از کارشناسان احتمال اسنپبک در یکی دو سال آینده از سوی اروپاییها را هم محتمل میدانند و لذا معتقدند امکان به پایان رسیدن تحریمهای تسلیحاتی ایران بعد از گذشت هشت سال از روز اجرای برجام منتفی است.
چهارم: خروج از پروتکل الحاقی و قطع دسترسیهای بازرسان آژانس گزاره قابلتوجهی است که تنها بخشی از برجام را هدف قرار میدهد و به معنای نقض فاحش نیست. کارشناسان معتقدند اجرای پروتکل الحاقی که پیش از این یکبار هم به صورت داوطلبانه بوده، بخشی از تلاش ایران برای نشان دادن حسننیت است و اساسا نباید درون برجام جا میگرفته، از اینرو با لغو این دسترسیها ایران میتواند پیام درخور توجهی به غرب ارسال کند.
پنجم: تولید سوخت ۲۰ درصد یا فراتر از آن که اساسا مغایر نص برجام است، از دیگر امکانهای ایران است. با این ملاحظه که اگر ایران صرفا برای استفاده برخی رآکتورهای تحقیقاتی خود در این مسیر حرکت کند، برجام به صورت فاحش و حداکثری نقض نشده و تنها عبور محدود از برخی بندهای برجام صورت گرفته است. برای این اقدام میتوان دوباره فردو را راهاندازی کرد و آن را به مدار فعالیت صنعتی بازگرداند. وارد کردن این سایت به مدار فعالیت صنعتی و عبور از فعالیتهای تحقیقاتی به علت امنیت بالایی که دارد، از جمله گزینههای قابلبررسی ایران است.
ششم: حرکت به سمت تولید ۱۹۰ هزار سو توان هستهای از جمله دستورات رهبر معظم انقلاب است که سال گذشته خطاب به دولت مطرح شد. حرکت به این سمت در گامهای ابتدایی نقض هیچ یک از بندهای برجام نیست و امروز دیگر پیام جدی نیست، اما اگر قرار باشد سازمان انرژی اتمی به این توان نزدیک شود، دو مسیر پیشرو دارد؛ مسیر اول استفاده از سانتریفیوژهای پیشرفته که بدوا باعث نقض بندهای تحقیق و توسعه از جمله اقدام برای تزریق گاز به سانتریفیوژ IR8 به تعداد بیشتر از ۳۰ دستگاه و ایجاد زنجیرههای بزرگ از این نسل از دستگاه است و مسیر دوم مونتاژ دوباره سانتریفیوژهای نسل اول و دوم است که این هم بندهای غنیسازی را که در آنها تعداد سانتریفیوژها را ذکر کرده، مورد هدف قرار میدهد.
هفتم: به رسمیت نشناختن سطوح محدودیتزا برای ذخایر کیک زرد و آب سنگین از گزینههای دمدستی یا به عبارتی گزینههای حداقلی ایران است. کارشناسان داخلی با توجه به اقدام چند روز اخیر آمریکا در عدم تمدید تعلیق تحریم فعالیتهای هستهای که به موجب آن همکاری برای خرید و فروش کیک زرد و آب سنگین ایران را مورد هدف قرار میدهد، معتقدند ایران در این مقطع حتی اگر به سطح ذخیره ۳۰۰ کیلوگرم کیک زرد و ذخیره آب سنگین تولیدی خود پایبند هم نباشد نهتنها نقض برجام را انجام نداده، بلکه بالاجبار برای اجرای بندهای دیگر برجام یعنی ادامه فعالیت غنیسازی خود مجبور بوده این بند را نادیده بگیرد و مسئولیت نخریدن این تولیدات به هیچ عنوان با ایران نیست. از اینرو باید گفت در دستور قرار دادن چنین اقداماتی اساسا نمیتواند پاسخ درخوری برای بدعهدیهای آمریکا و اروپا باشد.
علاوهبر این موارد پیشنهادهای دیگری هم هست که میتواند میان هفت بند ذکرشده آورده شود، اما به نظر میرسد حداقل امروز بندهای بالا اصلیترین اقدامات دردسترس خواهد بود و تصمیم با دولت است که کدام یک را مورد توجه قرار دهد، البته خیلیها امروز امیدوارند گزینهای انتخاب شود که حداقل در سطوحی هماورد اقدامات طرف غربی باشد و بتواند از گسترش فشارها و بدعهدیها جلوگیری کند. «فرهیختگان» در شماره امروز خود در همین موضوع، نظر برخی کارشناسان سیاست خارجی و هستهای را هم جویا شده که در ادامه از نظر میگذرد.
دیدگاه نیوز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید | |||||||
سردبیر خبر روز، بیش از 16 سال است که در زمینه های تخصصی طراحی، توسعه، بهینه سازی و سئوسازی وب فعالیت می کند. وی از سال ۱۳۸۷ فعالیت خبری خود را در حوزه اخبار تکنولوژی آغاز کرده و از سال ۱۳۹۳ در حوزه های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی شروع به فعالیت مستمر خبری کرده است. وی عضو هیئت مدیره شرکت رایسام نیز می باشد.
دیدگاهتان را بنویسید