×
آخرین اخبار

مصاحبه با نخبگان استان خوزستان/ رحیم الهایی سحر مدیر مسئول هفته نامه رضوان خوزستان

  • کد نوشته: 5318
  • ۱۳۹۶-۰۵-۱۸
  • 3934 بازدید
  • خبرنگاری شغل نیست، خبرنگاری عشق است، و خبرنگاران همانند دیدبانان جامعه هستند، خبرنگار مثل شمع میسوزد تا روشنایی به جامعه بدهد، خبرنگار همانند پیامبران وظیفه روشنگری جامعه را دارند خبرنگار بصورت خلاصه یک پل ارتباطی بین مردم و مسئولین است. و مردم را از رخداد های جامعه در تمام عرصه ها با خبر می سازد خبرنگارخوب امانتدار خوبی باشد و قلم‌خود را نفروشد اگر فروخت مردم زود متوجه میشوند بدترین خبرنگار کسی است که قلم خود را برای مطامع خود بفروشد که در این صورت باید به او خبرنگارنما بگوییم

    مصاحبه با نخبگان استان خوزستان/ رحیم الهایی سحر مدیر مسئول هفته نامه رضوان خوزستان

    به مناسبت روز خبرنگار مصاحبه ای داشتیم با رحیم الهایی سحر صاحب امتیاز و مدیر مسول هفته نامه رضوان خوزستان که امیدوارم مورد پسند خوانندگان قرار گیرد

    مصاحبه با نخبگان استان خوزستان / رحیم الهایی سحر مدیر مسئول هفته نامه رضوان خوزستان

    ۱)لطفا خودتان را معرفی کنید؟

    ج)رحیم الهایی سحر هستم، متولد شهر مقاوم سوسنگرد، دارای مدرک کارشناسی ارشد در رشته تاریخ و تمدن اسلامی و اکنون شاغل در آموزش و پرورش، بعنوان دبیر دبیرستانهای شهرستان دشت آزادگان در حال تدریس هستم و به غیر از تدریس ، بنده صاحب امتیاز تنها نشریه شهرستان و اکنون بعنوان مدیر مسئول هفته نامه رضوان خوزستان و وبه شغل شریف روزنامه نگاری مشغول
    هستم

    ۲) چرا کار خبرنگاری و روزنامه نگاری را بعنوان شغل دوم انتخاب کردید؟

    ج) حقیقتاً یک مشوق اصلی داشتم و آن برادر ارشدم حاج عبدالله الهایی سحر بود، خوب یادم هست که من در دهه ۵۰ که مشغول تحصیل در مدرسه ابتدایی بودم و برادرم روزنامه و مجلات مختلف را به خانه می آورد بنده مطالعه میکردم ، که این یک انگیزه ای برای من شد که عاشق حرفه روزنامه نگاری و خبرنگاری شده ام و از همان دوران کودکی ،یک توجه خاصی به مسائل اجتماعی، فرهنگی و سیاسی داشتم و حتی معلمان آن زمان به این مسئله پی برده بودند و حتی در دوران جنگ تحمیلی که با خانواده از سوسنگرد به یکی از روستاهای رامهرمز مهاجرت کردیم و در آن وقت از دکه روزنامه فروشی که در شهر بود نشریات مختلف را تهیه میکردم و مطالعه می کردم و از اوضاع روز کشور و جهان باخبر می شدم و اینها همه یک انگیزه ای بود برای سوق دادن بنده به سمت روزنامه نگاری و خبرنگاری و آرزو کردم که یک نشریه داشته باشم که بحمدالله در سال ۸۴ درخواست مجوز نشریه را دادم و بعد از ۱۵ ماه دوندگی ، در سال ۸۵ یعنی در تاریخ ۲۸/آذر/۸۵ اولین نشریه(هفته نامه رضوان) را چاپ و توزیع کردم و در دکه های روزنامه فروشی قرار گرفت.

    ۳) خبرنگار و خبرنگاری را تعریف کنید؟

    ج) باید عرض کنم که خبرنگاری شغل نیست، خبرنگاری عشق است، و خبرنگاران همانند دیدبانان جامعه هستند، خبرنگار مثل شمع میسوزد تا روشنایی به جامعه بدهد، خبرنگار همانند پیامبران وظیفه روشنگری جامعه را دارند خبرنگار بصورت خلاصه یک پل ارتباطی بین مردم و مسئولین است. و مردم را از رخداد های جامعه در تمام عرصه ها با خبر می سازد خبرنگارخوب امانتدار خوبی باشد و قلم‌خود را نفروشد اگر فروخت مردم زود متوجه میشوند بدترین خبرنگار کسی است که قلم خود را برای مطامع خود بفروشد که در این صورت باید به او خبرنگارنما بگوییم

    ۴) شما بعنوان مدیر مسئول هفته نامه رضوان خوزستان، رضوان را برایمان معرفی و تاثیر رضوان در منطقه چه بوده است؟

    ج) سوال بسیار خوبی است، نشریه رضوان را از زبان خودم نمیگویم اما دوست دارم رضوان را از زبان مسئولین معرفی کنم، زیرا مسئولین کارهای اجرایی می کنند و خودشان بیشتر از مردم عامه ، رضوان را لمس کرده اند، مرحوم اسلامی نسب فرماندار اسبق شهرستان دشت آزادگان هنگام خداحافظی از مردم در نماز جمعه سوسنگرد یک جمله تاریخی در مورد رضوان گفتند که آن جمله این است ایشان گفتند که ( رضوان بیشترین تاثیر را در تصمیم گیری ها داشت و خیلی از مشکلات را کم کرد و حتی ارباب رجوع ها را کاهش داد، چون جوابگوی شفافی برای مردم بود و یادم هست که قبل از فوت ایشان یکی از خبرنگاران منطقه با ایشان مصاحبه ای داشتند و ایشان گفتند که (رضوان همانند یک فرماندار کارهای منطقه را رصد میکرد و طوری عمل میکرد که ما را مجبور به احیای پروژه های مسکوت مانده میکرد و آنها را بر روی کاغذ و روی محیط بعمل می آوردیم و اگر خودستایی نباشد، مرحوم اسلامی نسب گفتند: حاج رحیم اگر در دیلم و گناوه بود از او یک مجسمه می ساختیم) و حتی ایشان از بعضی نخبگان گلایه داشتند که چرا حاج رحیم را همراهی نمی کنند و تعابیر مختلفی داشتند و یادم هست شرکت نفت یک محلی را برای احداث مدرسه شرکت نفت، در نظر بگیرند ابتدا تصمیم گرفته شد در طرح چهل هکتاری در منطقه البوجلال جنب تعاونی های مهر که متاسفانه بعلت مخالفت یکی از مسولین وقت فرمانداری که نشد، البته افرادی در فرمانداری بودند که دوست نداشتند این مدرسه در آنجا ساخته شود و جاهای دیگری تعیین شد ولی باز هم با بهانه های مختلف نشد، زیرا بعضی از مسئولین خواستند بودجه ۳ میلیارد تومانی برگشت داده شود و این آموزشگاه در شهرستان دیگری احداث شود که ما از طریق نشریه رضوان اینقدر سر و صدا کردیم و بعضی پشت پرده ها را افشاگری کردیم که نتیجه داد و نتوانستند این پروژه که حق منطقه ما بود را بجای دیگر منتقل کنند و اکنون در منطقه ۱۱۲ هکتاری پشت پارک کوی فرهنگیان هنرستان فعلی احداث شد که مرحوم اسلامی نسب گفتند حاج رحیم راحت شدی ، این هم مدرسه شرکت نفت! که بنده در جواب ایشان گفتم آقای اسلامی نسب اول بزار شیرینی بهره برداری آن را بخوریم بعداً از شما تشکر می کنیم و در آیین کلنگ زنی یکی از اعضای شورای شهر وقت گفت: اگر گرد و خاک رضوان نبود الان شاهد کلنگ زنی مدرسه شرکت نفت نبوده ایم که متاسفانه شرکت نفت برای اینکه به تعهدات خود عمل نکند این مدرسه را به آموزش و پرورش تحویل داد تا دیگر تعهدات خود را در قبال این آموزشگاه را عمل نکند.

    ۵) بعنوان یک خبرنگار و یک روزنامه نگار آیا خبرنگاری در جامعه ما جا افتاده؟ و در جایگاه خود هست؟

    ج) بله، خبرنگاری در جامعه جا افتاده و جایگاه بسیار بزرگ و حساسی را در جامعه دارد و بعنوان رکن چهارم دمکراسی ، بنظرم بخوبی دارد ادای وظیفه می کند، چون تاثیر مطالبه گری و پیگیری خبرنگاران و نشریات در تحقق اهداف و خواسته های عام المنفعه را شاهد بودم و خاطرات زیادی در این زمینه دارم و این خاطرات را مثال زده ام در مورد پیگیری مدرسه شرکت نفت که با مطالبه گری و پیگیری رضوان به ثمر رسید. البته خاطراتی زیادی دارم که مجال گفتن نیست.

    ۶) چرا بعضی اوقات شاهد هجمه و تهدید خبرنگاران از سوی اطیاف ، احزاب ، مسئولین و حتی اشخاص میشویم؟

    ج) من خبرنگار را مثل کسی می دانم که در میدان مین قرار داردو به این شکل تعبیر میکنم و این هجمه ها و تهدیدات یک امر طبیعی است و این شامل فقط مناطق ما نیست بلکه کشور و جهان در کل این امور وجود داشته و مشهود بوده ، شما نگاه بکنید در جهان سالانه چند نفر از خبرنگاران ترور و کشته میشوند و یا به زندان انداخته می شوند، خود بنده بیش از ۳۰ بار به دادگاه احضار و محاکمه شدم ، که اگر این محاکمه رفتن های بنده را به آنتن می بردم در سطح کشور شاید اسم بنده را در کتاب گینس ثبت میکردند، این امور چیز طبیعی هستند برای کسانی که نخواهند قلم فروشی کنند البته اینجا ممکن هست منفعت طلبی و مصلحت طلبی بعضی اشخاص به خطر انداخته می شود و چون کرسی و جایگاه خود را متزلزل می بینند برای همین است که این را به سبب روشنگری یا افشاگری اهالی رسانه و خبرنگاران می دانند و متاسفانه رو به چنین اقداماتی می کنند و بنده با این چنین موارد برخورد داشتم ولی چون کار ما در راه حقیقت و برای خدا بود و هست ، هیچ ابایی نداشتم. البته همین انتقاد کردن ها فرصتی خوبی برای مسولان است ولی متاسفانه از این فرصت استفاده نمی کنند انتقادها سبب شفافیت می شوند و مسول با دفاع از خود کارها و فعالیت های خود را رونمایی می کند.اما حیف است که فرصت را هضم نمی کنند

    ۷) بعنوان یک خبرنگار و روزنامه نگار چه انتظاراتی از مردم و مسئولین دارید؟

    ج) مردم همیشه حامی بودند و انتظار ما از آنها حمایت بیشتر و به خبرنگاران و نشریه رضوان اعتماد کنند که رضوان مصالح عامه را بر مصالح خاص و شخصی ترجیح میدهد و اطمینان داشته باشند با حمایت آنها ما مطالبه گران خوبی خواهیم بود. خدا را شاهد هستم مردم را نفروختم فرصت هایی برای من مهیا شد که از رضوان سوء استفاده کنم ولی نکردم پیشنهادهای مالی و پست و مقام را رد کردم به این خاطر که با خدای خود عهد کردم که رضوان را فقط برای رضایت خدا و مردم راه اندازی کنم نام گرفتن رضوان به این دلیل است

    اما انتظار من از مسئولین این است که خبرنگار و نشریه رضوان را تهدید نبینند و به چشم فرصت نگاه کنند و جهت انعکاس عملکرد و پاسخگویی به مردم از آن بهره ببرند و نشریات و خبرنگاران را پل ارتباطی خود و مردم بدانند.

    ۸) جایگاه نخبگان را در جامعه کجا می دانید؟ نخبگان چه وظایفی دارند که باید به آنها عمل کنند؟

    ج) نخبه تعاریف مختلفی دارد و میتوان یک تعریف جهانی ، ملی و محلی انجام داد و از آنجائیکه فعالیت مان را بصورت محلی انجام می دهیم پس تعریف نخبه هم در سطح محلی بیان می کنم بنده نخبگان را بعنوان پرچمداران فکر و اندیشه می دانم و اگر برای تعالی و رشد و بالندگی منطقه افکار ، نظرات و ایده های خود را خالصانه در اختیار مسئولین قرار دهند ، مطمئناً جامعه ما به جامعه مطلوب و ایده آل خواهد رسید و مسئولان نیز باید نخبگان را از دست ندهند و رابطه خود را با نخبگان تنگاتنگ کنند و از نخبگان جهت رسیدن به اهداف ،اجرایی و مشورت و همفکری بخواهند و یقیناً نخبگان مشاوران خوبی خواهند بود برای برون رفت از مشکلات و معضلات موجود ، باید از افکار و اندیشه های آنها بهره برد ، من معتقدم که مسئولین ما چه در عرصه فرهنگی ، اجتماعی ، سیاسی و اقتصادی باید از نخبگان منطقه که متناسب با رشته و فعالیت مورد نظر خود استفاده کنند ، حتما نتیجه خوبی خواهند داد ولی متاسفانه بعضی مسولان ،نخبگان را بعنوان یک تهدید نگاه می کنند و با این تنگ نظری سبب ضربه زدن به خود و منطقه خواهند شد.

    ۹) انتظار مردم از نخبگان جامعه خود چیست؟ وانتظار نخبگان از دولتمردان چیست؟

    ج) مردم به نخبگان بعنوان افراد روشنفکر و آگاه جامعه نگاه می کنند و انتظار بحق آنها از نخبگان همگام بودن با مسئولین جهت رفع مشکلات و معضلات منطقه هست،یعنی همانطور که قبلا اشاره کردم نخبگان باید فکر و اندیشه و ایده های خود را که برای مصلحت منطقه هست ، خالصانه در اختیار مسئولین قرار دهند البته اگر مسئولین بخواهند و از این فرصت استفاده کنند.

    و انتظار نخبگان از دولتمردان رابطه مستقیم با آنها و استفاده از افکار و مشورت از آنهاست و نباید با قطع رابطه با نخبگان آنها را از خود دور کنند و نخبگان را فرصت بدانند نه تهدید…!!!

    ۱۰) سبب مهاجرت شما از سوسنگرد به اهواز چیست؟آیا از مردم دلگیر هستید یا دلیل خاص دیگری دارید؟

    ج) بنده در هفته ممکن است ۵ روز در سوسنگرد هستم و به دلایل خانوادگی تصمیم به نقل مکان کردم و خدای ناخواسته هیچگونه دلخوری از مردم ندارم و خودم را از آن مردم می دانم و در حدیث آمده که (حب الوطن من الایمان) و من وطن و زادگاهم را دوست دارم ، مردم این دیار را عاشقم و هرکجا باشم در حد توان به این مردم خدمت میکنم و برای آنها قلم فرسایی میکنم و مشکلات منطقه و درد دل این مردم را مینویسم و به گوش مسئولین از طریق نشریه و غیره…خواهم رساند و باز هم تکرار می کنم که هیچ دلخوری و دلگیری از مردم ندارم و نخواهم داشت چون این مردم همه نزد من محترم و عزیزهستند و آنها را باتمام وجود دوست دارم ونقل مکان من فقط بسبب خانوادگی بوده و لاغیر…

    ۱۱) بصورت کلی کار دسته جمعی را می پسندید یا انفرادی؟ و دلیل چیست؟

    ج) یقیناً کار دسته جمعی را بیشتر می پسندم و این چیز طبیعی هست چون ما بعنوان مسلمان و در قرآن کریم آیات فراوانی آمده که اشاره به شورایی عمل کردن کرده است (وامرهم شوراء بینهم) یا حدیثی از امام علی (ع) که می‌فرماید :(من شارک رجال شارک فی عقولهم) و آیات و احادیث فراوانی وجود دارد که نشان می دهد که کار دسته جمعی و گروهی از کار انفرادی بهتر و مثمر ثمر تر خواهد بود و موفقیت در کار گروهی بیشتر است.

    ۱۲) چه توصیه ای به جوانان دو شهرستان دشت آزادگان و هویزه دارید؟

    ج) اول از هر چیز برای رسیدن به هدف توکل به خداست و داشتن اراده برای رسیدن به هدف و هر شخصی از جوانان ما مزایا و استعدادهای نهفته ای دارد که باید این استعداد نهفته درون خود را شناسایی کنند و با وجود این مزایا و استعدادها حرکت کنند و جایی که لازم است ریسک کنند بدون هیچ واهمه ای قدم بردارند و از ریسک و شکست نهراسند ، تجربه نشان داده که شکست همیشه مقدمه پیروزی بوده ، و جوانان ما نخبه، مستعد و آگاه هستند و به راحتی میتوانند بر مشکلات غالب شوند و به اهداف خود برسند.

    ۱۳) انتظار شما از مسئولین شهرستان، استان و کشور چیست؟

    ج) انتظار بنده از مسئولین این است که برای خدا کار کنند و از اشخاص نباید هراس داشته باشند که برای کسب دل اشخاص(مسئولین) کار کنند، برای رضایت خدا و رضایت ولیان نعمت خود یعنی مردم کار کنند چون فردا باید جوابگوی خدا در آن دنیا باشند ، این پست و مقام یک امانت سنگین و یک امتحان بزرگ است و ان شاءالله امانتداران خوبی باشند و انتظار رعایت عدالت و عدم تبعیض را از آنها دارم تا خداوند آنها را مورد رحمت خویش قرار دهد و در کارهایشان موفق گرداند.

    انتظار از مسئولین استان این است که باید بدانند که این مردم رنج دیده و مظلوم واقع شده اند، شهید دادند و زیر بمبارانهای دشمن بعث مقاومت کردند و مرزداران خوبی برای جمهوری اسلامی بودند ، شیعه و ولایی هستند، باید قدر این مردم را دانست و از نخبگان این مردم در مدیریت های کلان استان استفاده کنند چون خالصانه کار خدمت خواهند کرد و مسولیت ها را منحصر به یک حزب و یا یک قوم نکنند و در توزیع اعتبارات به شهرستانهای استان ، عدالت و انصاف را رعایت کنند و برای حل مشکل بیکاری جوانان دو شهرستان دشت آزادگان و هویزه و با وجود پتاسیل عظیمی همچون میادین نفتی ، زمین های کشاورزی و دامداری وبازارچه مرزی چذابه و سعی در استخدام ها و جذب نیرو با اولویت بومی می باشد.

    و انتظار بنده از مسئولین عالی کشور این است که نگاه مثبتی به دشت آزادگان و هویزه داشته باشند چون بزرگترین میادین نفتی در این مناطق هست و به دور از عدالت و انصاف هست که جوانان ما بیکار باشند و در مضیقه معیشتی باشند ، یک جمله معروف از سردار رضایی می گویم که ایشان گفتند: جوانان دشت آزادگان [سوسنگرد و هویزه ]محرم اسرار جنگ بودند وباز هم در سخنرانی دیگری گفتند: سری ترین عملیات جنگ را جوانان دشت آزادگان[ سوسنگرد و هویزه] می دانستندولی مسئولین اول مملکت نمی دانستند و باز هم دکتر رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در یکی از مراسم ۸ آذر در شهر بستان گفتند: این بار نوبت دولت مردان است که به کمک مردم دشت آزادگان و هویزه بشتابند ، این تعریف یک فاکتور است از یکی از عالیترین مقام عالی نظام جمهوری اسلامی که در حق مردم و جوانان این منطقه بوده است.

    ۱۴) بزرگترین آرزوی شما چیست؟

    ج) اشتغال جوانان این سرمایه های بی بدیل جامعه ما که متاسفانه دچار افسردگی شدند.خیلی ها می خواهند ازدواج کنند تشکیل خانواده بدند ولی بعلت بیکاری مانده اند کجای دنیا منطقه ای که سه فاکتور مهم اقتصادی دارند جوانان آن بیکار باشند

    ۱۵) حرف پایانی؟

    ج) ابتدا روز خبرنگار را به خبرنگاران فهیم استان خوزستان و بلاخص خبرنگاران شریف و فهیم دشت آزادگان و هویزه تبریک و تهنیت عرض می نمایم و از کلیه دوستان و همکاران در این عمر ۱۱ ساله رضوان چه بعنوان خبرنگار ، نویسنده و چه در هئیت تحریریه کمک کردن تشکر صمیمانه دارم.از اینکه نتوانستم به وظیفه خودم در مقابل محبت های آنها عمل کنم پوزش و عذر خواهی می کنم و از اینکه بعضی از آنها فراموش می شوند بی نهایت متاسفم انشاءالله در سالگرد رضوان در آذر ماه آنها را مورد تفقد قرار می دهم تا حداقل ذره ای جبران کنم در پایان از برادران عزیزم آقای شناوی و دغاغله که زحمت کشیدند واین مصاحبه را ترتیب دادند سپاسگزاری می کنم. 

    نظر شما در مورد این مطلب چیست؟ نظرات خود را در پایین همین صفحه با ما در میان بگذارید.

    دیدگاه نیوز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید

    برچسب ها

    نوشته های مشابه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *