×
آخرین اخبار

حرف دل توانیاب به مناسبت ۱۲ آذر روز جهانی معلولین

  • کد نوشته: 14302
  • ۱۳۹۷-۰۹-۱۹
  • 958 بازدید
  • دیگر بس است..
    اگر رحمی در دلتان نیست و انسانیت را زنده به گور کرده اید از نفرین های معلولان بترسید…

    حرف دل توانیاب به مناسبت ۱۲ آذر روز جهانی معلولین

    بسم الله الرحمن الرحیم

    حرفهایم را با این سوال شروع میکنم. این گردهمایی و مراسم برای چه مناسبتی است؟؟
    دوازدهم آذر؟؟
    گرامی داشت روز معلول؟؟

    آیا می دانید یک سال گذشت؟؟
    یادتان رفته است؟
    در دوازدهم آذر سال گذشته همه ی شما را به یاد دارم و تک تک قول ها و مواعید شما را در طول این سال به شکلی مکتوب و مستند به همراه دارم…

    این مراسم برای تجلیل از چه دردی از معلولان است؟
    برای تجلیل از بی خانمانی معلولان است؟

    برای تجلیل از کدام رنج معلولان است؟
    برای تجلیل از بیکاری معلولان است؟
    برای تجلیل از بی پولی معلولان است؟
    برای تجلیل از کدام مشکل رفاهی معلولان است؟

    جوابتان چیست؟؟
    این مراسم برای گرامی داشت چیست؟
    یا برای تجلیل از اهمال و سهل انگاری شما عزیزان است؟
    برای تجلیل از چیست؟؟

    این روز در واقع برای تجلیل از شماست ن ماست…

    این روز برای گرامی داشت کارهایی است که شما برای ما معلولان طی این یک سال انجام داده اید می باشد…

    درد ما معلولان با این جشن و این مراسم دوا نمی شود…
    درد ما معلولان با پشتیبانی های شما،با همکاری های شما،با تلاش های شما برای حل مشکلاتمان دوا می شود…

    ما عقده ی جشن و خوشحالی نداریم که هر سال دور هم جمع شویم و روز معلول رو جشن بگیریم و خوشحالی کنیم…
    این مراسم فقط از یک خوشی لحظه ایی فراتر نیستند و خوشی لحظه ایی مسکنی بیش نیست…

    ما دنبال دوای دردیم ن مسکن
    سالهای زیادی است که سرمان را با این مسکن ها شیره مالیده اند…

    دیگر بس است..
    اگر رحمی در دلتان نیست و انسانیت را زنده به گور کرده اید از نفرین های معلولان بترسید…

    نفرین هایی که روزانه معلولان و امید ها و آرزو هایشان را زیر آوار له می کند.
    آواری که ناشی از بمباران روزمره ی ظلم و بی توجهی های شما به سوی امیدها و آرزوهای ماست…
    امیدها و آرزوهایی که نفس ها و ضربان قلب هزاران معلول را زنده نگه داشته و خستگی ها و درد های ما را از پای درآورده است…
    خستگی ها و دردهایی که هزاران نفر از همنوعان مرا خانه نشین کرده و به انزوا کشانده است.
    انزوایی که ن تنها بیماری روحی را برای خود معلول به دنبال دارد بلکه خانواده های معلولان را هدف قرار داده است.
    خانواده های معلولانی که درد و رنج و مشقت های فرزندان خود را با خود یدک می کشند و صدای آه و ناله های آن ها به عرش خدا می رسد .

    بغض دارم بغض..
    چون مردی که بی رحمانه ترکش کرده باشند بغض دارم.
    بدتر از آن مثل فرزندی که یک مادر به بادش داده باشد
    بغض دارم بغض..
    مثل یک باور که یک یاور به بادش داده باشد..
    مثل دارایی که اسکندر ذلیلش کرده باشد ..
    درد دارد پشت سالاری که قتل همسنگر به بادش داده باشد.
    حال من حال غرور شاعر فحلی است که شاگرد عزیزش با سرامد خواندن یک شاعر دیگر به بادش داده باشد
    شانه ام هموزن نام خانه ام ویران و رنج آجین و زخمی است
    مثل یک کشور که ظلم حاکمی خودسر به بادش داده باشد
    بغض دارم

    من معلولی با اقیانوسی از صبر هستم ولی دیگر حتی نای نفس کشیدن را از دست داده ام.
    خسته شدم. خسته شدم. از این ادبیات؛ از این طرز حرف زدن هم خسته شدم و می دانم شما هم از این حرفهایم خسته شده اید . این را نیز هم می دانم که از این ادبیاتم بدتان می آید…

    باور کنید انتظارات ما انتظاراتی رویایی نیست …
    انتظارات ما ساختن اوتوپیا یا همان مدینه ی فاضله نیست.
    تنها چیزی که به دنبال آن هستیم توجه و احترام شما به مطالبات و خواسته های ماست.
    تنها چیزی که می خواهیم این است که هر کدام از شما در حد توان خودش و با توجه به حیطه ی کاریش به یاری ما معلولان برسد . مطمان باشید این کار ماموریت غیر ممکن نیست. اگر از ۳۶۵ روز سال، ۶۵ روز را به استراحت و تعطیلات، و آن ۳۰۰ روزش را به معلولان اختصاص دهید ؛در واقع هر کدام از شما موفق به حل کردن مشکلات سیصد نفر از معلولان شده است. اگر ده نفر از مدیران در ادارات و ارگانها این کار را انجام بدهند،سالانه مشکلات ۳۰۰۰ معلول حل می شود.

    چه آمار خیره کننده ایی.
    چه آمار شگفت انگیزی..

    به قول آن شاعر عزیز چشم ها را باید شست جور دیگر باید دید..
    به همین سادگی و به همین راحتی می توانید دل ۳۰۰۰ خانواده را شاد کنید و به زندگی آنها معنی دیگری بدهید.

    عزیزان؛ شما کاری کرده اید که اطمینان و اعتماد ما به شما مسلوب گردد . چشم همه ی همنوعانم دیگر از وعده های واهی و پوچ و خالی ، آبی نمی خورد…

    تنها سوالی که ذهن من را مشغول کرده این است که چند درصد از اعتبارات و سرانه و بودجه این شهر به مناسب سازی ها یا به اشتغال یا برای تامین مخارج دارو و درمان توانخواهان اختصاص داده می شود؟
    چند درصد؟؟
    ده درصد؟ پنج درصد؟
    دو درصد؟ یک درصد؟

    من جواب شما را می دهم . با جرات می توانم بگویم که کمتر از یک درصد و تنها چند دهم درصد از بودجه به مشکلات ما می رسد…
    همه تقصیرها و کوتاهی ها را نمی توانیم گردن اداره بهزیستی بیندازیم چرا که همه ی ما می دانیم یک دست صدا ندارد. و این سازمان حمایتی هر چه را که در توان دارد برای معلولان انجام می دهد ولی متاسفانه مطالبات و مشکلات معلولان آنقدری است که دست مسولان و مدیران این سازمان را کوتاه کرده است و این عزیزان مجبور می شوند این بودجه ها و اعتبارات هرچند کوچک را بین معلولان تقسیم کنند.

    مشکلات ما معلولان تنها با همکاری شما عزیزان با همدیگر حل می شود. من این را به شما قول می دهم که با همکاری و مشارکت های شما بسیاری از موانع پیشرفت ما برطرف خواهد شد…

    چند سوال دیگری که ذهنم را مشغول کرده اند را عنوان می کنم:

    سالانه در چند جلسه با عنوان دیدار با معلولان شرکت کرده اید؟ سالانه چند جلسه در ادارات و ارگانهای سطح شهر با عنوان همیاری با معلولان و یا رسیدگی به امور و مشکلات معلولان برگزار می شود؟
    چند جلسه؟؟ ده جلسه؟؟ بیست جلسه؟ کمتر؟؟ بیشتر؟؟

    متاسفانه این واقعیتی است که خنده دار و در عین حال گریه وار است و یا بهتر این را بگویم که“هذا واقع مضحک مبکی “.

    من به نیابت از همه ی معلولان این را پیشنهاد می کنم که هر کدام از شما عزیزان در اداره ی و سازمان خودش هر هفته یک جلسه را برای حل مشکلات معلولان اختصاص دهد و مسولان اداره ی بهزیستی و چند نفر از معلولان را دعوت کنید و به مشکلات آنها رسیدگی کنید. دردها و مشقات آنها را از نزدیک حس کنید . باور کنید تاثیر این اجلاس ها و این دعوت نامه ها از نظر روحی نیز می تواند کارگشا باشد.

    سوال آخری که از شما عزیزان دارم این است که آیا خواسته های معلولان که در این چند دقیقه مطرح کردم چیزی فراتر از عقل بشریتند؟
    کمی تامل کنیم و به یاری این خلق ضعیف و ناتوان خدابشتابیم. و چه سعادتی بهتر و بالاتر از خدمت به خلق الله آن هم از نوع توانخواهش می باشد..

    خدا را به حق و حرمت این معلولان قسم می دهم که توفیق خدمت به این قشر مظلوم را نصیب همه ی شما کند.
    آمین یا رب العالمین ..

     

     

     

    باقلم احمدمرمضی
    معلول جسمی حرکتی
    فعال اجتماعی/حوزه ی معلولان جسمی

    نظر شما در مورد این مطلب چیست؟ نظرات خود را در پایین همین صفحه با ما در میان بگذارید.

    دیدگاه نیوز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید

    نوشته های مشابه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *